آخرین تلاشها برای دیفرگ ذهنی كه جدا به افدیسک احتیاج دارد

۱۳۸۷ شهریور ۲۳, شنبه

دانکی گراسی

سی ثانیه هم نشد. نه اینکه خیلی بد پیچیده باشد ، نه. یعنی تا بیایم خودم را جمع کنم "سی" آخر هم گفته بودم ، با تشدید. حالا از کجای مغز آدم یک چنین چیزی تراوش میکند بماند. نمی شود آخر. کل پس انداز حضرت بنده ، یک ماشین مدل ده سال پیش باشد ، بعد این یارو لکس فور ویل براند :ضعیفه چشم بادامی . تا اینجا ، سرم از پنجره بیرون بود و دهان، نیمه باز. که فهمیدم ، این صاحاب مرده ، زبان ، از بیان احساسات و عواطف، بالاخره فحش دادن هم به نوعی بیان احساسات و عواطف است ، فقط تنک یو میداند که آنهم نه چندان مناسب است برای حس حال. گفتم گور پدرش ، یک فحش میخواهم بدهم، ترجمه کانت نیست که ، میرشمس الدین ادیب سلطانی بطلبد. ثانیه دهم ترجمه آماده بود : هو! دانکی گراسی*
*یابو علفی
**عنوان فرعی: طغیان علیه نظام سرمایه داری و در عین حال اعتراض مدنی به نظام آموزش زبان انگلیسی در ایران

هیچ نظری موجود نیست: